اشتباه میگویی آقای ظریف!
تاریخ انتشار: ۱۶ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۱۲۶۲۴
هر گاه اجازه دادیم دیگران برای ما تصمیم بگیرند و برای خواستههای خود التماس کردیم، نه تنها دستاوردی حاصل نشد، بلکه مجبور به عقبنشینی شدیم. حقیقتی تاریخی که ظریف، قصد وارونهنمایی از آن را دارد.
به گزارش مشرق، در یکی از نامههای منتشر شده در کتاب یادداشتهای روزنامه محمدعلی فروغی با عنوان ایران در ۱۹۱۹ آمده است: «میگویند اگر برخلاف انگلیسیها رفتار کنیم، فرضا اعمال قوه قهریه نکند، اعمال نفود و دسیسه میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در جای دیگری از این کتاب آمده است: «ملت ایران اگر وجود داشت، اگر در ایران افکار عامه مؤثر بود، آیا دولت ایران جرأت میکرد این قرارداد اخیر را با انگلیس ببندد؟ آیا دولت انگلیس جرأت میکرد چنین ترتیبی را به دولت ایران تحمیل کند» و در بخشهای مختلف این نامه به صراحت آمده است که وقتی قرار باشد تنها به امکانات موجود دل ببندیم و از آرمانها و خواستههای خود صحبت نکنیم، در نهایت به چه نتیجهای میرسیم. وضعیتی که ایرانیان پس از جنگ جهانی اول و حضور اشغالگران انگیس و روس در خاک ایران، با آن مواجه شدند و عملا نتوانستند حقوق ایران را در این زمینه بگیرند.
«فقط انسانهای ضعیف به اندازه امکاناتشان کار میکنند» شاید این جمله شهید طهرانیمقدم در برهه اخیر، جواب خوبی به اظهارات اخیر محمدجواد ظریف باشد که اعلام کرده برای پیشگیری از ترکمانچایها باید «انتخاب کنیم» که آرزوهایمان در چارچوب امکانات دنبال شود. شاید آقای ظریف فراموش کردهاند؛ اما یادآوری آن بد نیست که اگر قرار بود ایران تنها در چارچوب امکانات خود کار کند، طبیعتا هیچگاه به چنین پیشرفتی در عرصههای مختلف نمیرسید و طبعا باید منتظر دستور کشورهای دیگر میماند تا اجازه گسترش فناوری و علم و توسعه را در حوزههای مختلف به او بدهند.
در شرایطی وزیر امور خارجه سابق کشورمان در پست اخیر خود به این مسأله اشاره کرده که «ما در طول تاریخ اهدافمان را بر اساس آرزوهایمان چیدهایم و به تواناییهایمان توجهی نکردهایم و گرایش تاریخی ما برای رسیدن به آرزوها بدون در نظر گرفتن امکانات، نه تنها در سیاست خارجی نمایان است، بلکه در شکلگیری خطوط متراکم خودرو پشت هر تونل کمعرض نیز دیدنی است.» که اگر تنها بخواهیم در حوزه صنعت هستهای به پیشرفتهای ایران نگاهی بیندازیم، باید به این موضوع اشاره کنیم که طی سالهای اخیر علیرغم فشارهای حداکثری و فعالیت شدید غربیها برای سنگاندازی در مسیر رشد و توسعه فناوری ایران، مسیر طی شده از سوی کشورمان، نه تنها متوقف نشد، بلکه با سیر صعودی هم همراه بود. از جمله اینکه ما شاهد موفقیتهای مختلف ایران در حوزههای گوناگون از جمله ساخت راکتورهای هستهای تولید نیرو، تولید سوخت هستهای، پرتوفرآوری گاما، غنیسازی اورانیوم در غنای مختلف از جمله (۳.۵، ۵، ۲۰، ۶۰ درصد)، ساخت و راهاندازی سانتریفیوژهای جدید و پیشرفته و کاربرد این صنعت در عرصههای مختلف کشاورزی از جمله در مبارزه با آفات و سمزدایی، همچنین کاربرد این صنعت در پزشکی (تولید رادیوایزوتوپها و رادیو داروها) بودهایم و تمامی این موارد با تکیه بر تلاش نخبگان ایرانی که تنها به امکانات بسنده نکردهاند، محقق شده است.او در ادامه یادداشت خود در حالی از خسارت ایجاد شده برای کشور با این مضمون که «آگاهانه یا ناخودآگاه ما مردم انتخاب کردهایم آنان را که به دنبال آرزوهایمان بودهاند بستاییم، هر چند برای خود و کشور خسارات فراوان به بار آورده باشند و آنان را که در حد امکانات کوشیدهاند تا از گستره خسارات ناشی از حرکات آرزومندانه بکاهند «سازشکار» و حتی «خائن» بنامیم. راستی، نه تنها ما مردم، بلکه نخبگان ما کدامیک را بیشتر نکوهش میکنند. آنها که با آرزوی بازپس گرفتن سرزمین از دست رفته در قرارداد گلستان، بخشهای بیشتری از سرزمین و حتی استقلال ایران را به باد دادند یا آنها که با قرارداد ترکمانچای، دستکم قسمتی از سرزمین تازه از دست رفته را بازپس گرفتند؟» سخن گفته است که بسیاری از خسارت تحمیلی به کشورمان از ناحیه کسانی به ایران وارد شده است که با سیاست سازشکارانه و التماسی در جهت اندک توجه غربیها به کشور بودهاند. هر چند پیشرفت در نگاه غربگرایان متأسفانه تنها در قالب سازش با غرب حاصل میشود و اساسا از نگاه این افراد، پیشرفت مستقل از اراده غربیها و آمریکاییها معنایی ندارد.
در بخش دیگری از یادداشت وزیر سابق امور خارجه کشورمان آمده است: «ما حتی در واژههایمان هم توجه به امکانات را ناشایست میدانیم. چرا «سازشکار منفی و سازشناپذیر مثبت است؟ مگر سازش جز به معنی دستیابی به نقطه اشتراک و توازن برای حرکت به سوی آرمانهاست؟ مگر میتوان از روش دیگری به آرمانها رسید؟ داشتن آرزو به زندگی جهت میدهد؛ اما توجه به تواناییها، حرکت به سمت آرمانها را ممکن میسازد. نیاز امروز ما درک درست و انتخاب هوشمندانه است.» در جواب این مسأله شاید مروری بر راهبردهای کلی کشور در دولت تدبیر و امید کرد که اگر چه ظریف و تیم سیاستخارجی ایران معتقد بودند که «درگیر کردن اقتصاد ایران با غرب» و دنبال کردن «احیای روابط با غرب» میتواند ضمانت مستحکمی برای برجام باشد و امکان خروج آمریکا از برجام شکی نداشت؛ اما با اشتباه محاسباتی و اعتماد به غرب، این توافق به خسارتی بزرگ برای ایران تبدیل شد تا جایی که خودشان هم بر این موضوع تأکید کردند که عملا آنچه باید در این مسأله اتفاق نیفتاد.از طرفی شاید وزیر امور خارجه کشورمان فراموش کردهاند که آمریکاییها حتی برای او که برای برداشتن تحریمها راهی آمریکا شده بود، محدودیت تردد قرار دادند و اجازه ندادند که از محدوده ۸۰۰ متری سازمان ملل خارج شود.
به نظر میرسد ظریف و همکارانش، نگاه سنتی به پیشرفت دارند که قبل از انقلاب در ایران اجرایی میشد و ما شاهد بودیم که اگر چه رژیم پهلوی صرفا به خریدهای میلیارد دلاری در حوزه نظامی از آمریکا مفتخر بود؛ اما توان استفاده و بهرهبرداری مستقل از آنها را نداشت. عنوان ژاندارمی منطقه برای محمدرضا، تنها عبارتی دهنپرکن بود که در مواجهه با دشمنان واقعی ملت، عملا هیچ ارزشی نداشت. رویهای که در سالهای بعد از انقلاب به صورت اساسی تغییر کرد و جمهوری اسلامی ایران با پافشاری روی آرمانها و ایستادگی بر آنان، عملا به جایگاهی رسید که هیچکدام از کشورهای غربی در تصور خود هم چنین مسألهای را نمیدیدند.
راه ایران، راه مقاومت فعال
در این شرایط طبیعی است که راه پیشرفت ایران تنها از مسیر پافشاری بر روی آرمانها و عدم سازشگری ممکن میشود. موضوعی که راز استمرار انقلاب طی ۴۴ ساله گذشته بوده و این مسأله همواره ثابت کرده که ایران با تکیه روی این ارزشها، به یکی از قدرتمندترین کشورهای منطقه مبدل شده است. در ادامه باید مجددا بر این مسأله تأکید کرد که رمز موفقیت ایران این است که از مشکلات عدیده کشور مأیوس نشده و مسیر خود را با قدرت و اقتدار، پیش ببرد. موضوعی برای آنان که نگاهشان به نگاه غرب گره خورده است، طبیعتا سخت و ناگوار خواهد بود و این موضوع برای آنان حل نمیشود؛ چراکه پیشرفت مطلوب از منظر غربگرایان، صرفا با حمایت، اعتماد و باجدادن به غرب میسر میشود. کما اینکه فروغی در بخش دیگری از کتاب خود اینگونه مینویسد که «در صورتی که نصف آبادیهای مملکت به واسطه عملیات جنگی دول متحارب به کلی خراب، هزارها از مردم تلف شده، صدها هزار بیخانمان و دربهدر بیابان گردیده، کرورها خسارت وارد آمده و هرگاه جبرانی از این صدمات نشود، سالهای متمادی ایران در زندگی عاجز و درمانده خواهند بود. در ایام جنگ و اوقاتی که دول متحارب این عملیات را میکردند. دولت ایران مکررا الزام مسئولیت آن را بر ایشان نموده و خودشان تصدیق کردند، بلکه کتبا تعهد جبران خسارت نمودهاند و اما اینکه اکنون میگویند مطالبه خسارت منتج به نتیجه نخواهد شد و تصدیق نداریم.» هر چند متأسفانه حافظه سازشکاران ضعیف است و اگر چه بارها مورد بدعهدی سازشکاران قرار بگیرند، باز هم بر همین رویه غلط تأکید میکنند و همان رویکرد را پیش میبرند.
هزینه سازش بیشتر از مقاومت است
این نوشتار را باید با بخش دیگری از کتاب فروغی به پایان برد که میگوید «جنگ تمام شده. متفقین پیروز شدهاند. دوره عدالت و انسانیت در تاریخ سیاست شروع شده؛ اما بر سر ایران چه خواهد آمد و با چنین ایرانی چه معاملهای خواهند کرد؟ آیا چنانچه شایسته است، با او به عدالت رفتار خواهند کرد؟ آیا زورمندان فاتح چنانچه مدعی بودند که برای حق و آزادی میجنگند، به ملت ستمدیده و باهوش ایران اجازه خواهند داد که در محیط امنیت، صلح و استقلال زندگی کنند.» اکنون باید این سوال را از ظریف پرسید که اگر ایران خود را به اندازه امکاناتش محدود میکرد، آیا میتوانست به جایگاه امروزی خود برسد. درست است که مقاومت برای ما هزینههایی داشته؛ اما قطعا سازش که ظریف در پی عادیسازی از آن است، برای ما هزینههای به مراتب بیشتری به دنبال میداشت که از بین رفتن استقلال و نابودی تمامیت ارضی، کمترین این هزینهها بود.
منبع: روزنامه صبح نو
منبع: مشرق
کلیدواژه: انتخابات ترکیه قیمت محمدجواد ظریف طهرانی مقدم رژیم پهلوی محمد جواد ظریف صنعت هسته ای سازمان ملل پاریس انقلاب صنعت هسته ای شهید طهرانی مقدم ظریف دولت تدبیر و امید برجام ایران خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت سازش کار آرمان ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۱۲۶۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واشنگتن پست : طرح صلح خاورمیانه بایدن توهم است تا واقعیت/ طرح نتانیاهو برای غزه شامل جنگ بیشتر است/ اعراب طرف گفت و گویی در تل آویو ندارند
به گزارش جماران، آیا طرح صلح جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده برای خاورمیانه می تواند ره به جایی ببرد؟ واشنگتن پست در نوشتاری تحلیلی در این باره از این طرح باعنوان متوهمانه نام برده و می نویسد : توهمات پشت طرح بایدن برای صلح خاورمیانه چیست؟ در ظاهر، چشم انداز بزرگ جو بایدن برای خاورمیانه بسیار منطقی است؛ اسرائیل، متحد آمریکا و بهرهمند از میلیاردها دلار کمک نظامی این کشور، ترس از امنیت منطقهای خود را از طریق مجموعهای آشکار از ائتلافها با برخی از همسایگان عرب خود فرونشانده است. آن کشورهای عربی که عمدتاً توسط پادشاهان سنی اداره میشوند، سود حاصل از این معامله را با روابط نزدیکتر با کشوری که بهخاطر بخش فناوری و صنایع دفاعی پیشرفتهاش شناخته میشود، به دست خواهند آورد. در چنین شرایطی، ایران که با هر سه طرف این معامله رابطه پر اما و اگری دارد گرفتار اتحاد و ائتلاف آنها خواهدشد.
این دیدگاه کم و بیش همان مفهومی است که دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا را در هنگام ایجاد توافقنامه آبراهام - توافقات عادی سازی بین اسرائیل و دو پادشاهی عربی (امارات متحده عربی و بحرین) – سرخوش کرده و رئیس جمهور پیشین از آن با عنوان دستاوردهایی برای صلح منطقه یاد کرد.
اما مشکلی که امیدهای بایدن برای صلح خاورمیانه را از بین برد، همان مشکلی است که ترامپ نتوانست به آن رسیدگی کند: رابطه بین اسرائیلی ها و فلسطینی ها.
ترامپ و متحدانش سعی کردند مسئله فلسطینی ها و فقدان یک کشور قابل دوام و نداشتن حقوقی مشابه با میلیون ها اسرائیلی در میان آنها را به اصطلاح زیر قالی کرده و از دیده پنهان کنند. پادشاهان خلیج فارس که از سالها روند شکست صلح خسته شده بودند و تهدید ایران را هم جدی تر می دیدند تا حدودی به چارچوب تعیین شده از سوی آمریکا ملزم و متعهد شدند.
جو بایدن روی کار آمد و تصمیم گرفت تا پا جای پای ترامپ بگذارد و پس از اینکه ترامپ هدیه سیاسی به جناح راست اسرائیل داد، جانشین او چند امتیاز نمادین به فلسطینی ها داد. تا تابستان 2023، صحبت از عادی سازی روابط سعودی-اسرائیل در خاورمیانه سر و صدای زیادی داشت.
سپس 7 اکتبر فرا رسید، زمانی که گروه حماس با حمله بی سابقه و مرگباری به جنوب سرزمین های اشغالی حمله کرد . تاکنون در جنگ غزه بیش از 34000 فلسطینی - که بسیاری از آنها زن و کودک بودند - توسط نیروهای اسرائیلی کشته شده اند( به شهادت رسیده اند).
این جنگ وضعیت ناآرام موجود در منطقه را در هم شکست. ایالات متحده، همراه با شرکای اروپایی و عرب خود، همگی اذعان دارند که روند رو به مرگ برای دستیابی به یک کشور فلسطینی باید احیا شود، حتی در شرایطی که آنها برای توقف فوری خصومت ها و آزادی اسیران باقی مانده در اسارت حماس تلاش می کنند. اما بین امیدهای بایدن و واقعیتهای موجود شکافی وجود دارد. ایالات متحده همچنان توافق اسرائیل و عربستان را محور یک توافق سیاسی گسترده تر می داند که راه را برای بازسازی غزه و همچنین ظهور یک کشور فلسطینی هموار می کند.
تلفات تکان دهنده در غزه، تعامل دولت های عربی با اسرائیلی ها را بدون اولویت دادن به نگرانی های فلسطینی ها، تبدیل به کاری غیرممکن کرده است. به نظر نمی رسد که هیچ کس در ساختار سیاسی اسرائیل از متحدان راست افراطی نخست وزیر جناح راست بنیامین نتانیاهو گرفته تا رقبای اصلی او در اپوزیسیون میانه روتر به نظر مایل به بررسی مسئله حق تعیین سرنوشت یا حقوق فلسطینیان باشد.
یک ستون نویس روزنامه اسرائیلی هاآرتص، اخیرا در این باره نوشته است: «اسرائیل توجهی به اصل ماجرا نمی کند. در حال حاضر مقام های اسرائیلی نه تمایلی برای تصمیم گیری های استراتژیک در قبال این مسئله فلسطین دارند و نه البته ابزار آن را در دست دارند. همه چیز تاکتیکی است. اسرائیل در سه جبهه دچار خشم موجه، ناامیدی و بن بست شده است: در غزه علیه حماس. در لبنان در مقابل حزب الله؛ و در دایره بیرونی، علیه ایران.»
خشم قابل توجیهی از طرف شرکای عرب در معامله احتمالی با اسرائیل نیز وجود دارد. وزیر امور خارجه اردن، روز یکشنبه در نشست ویژه مجمع جهانی اقتصاد در ریاض پایتخت عربستان سعودی، با اشاره به ادامه مخالفت اسرائیل با حل و فصل مسائل گفت: «چالشی که ما داریم این است که در حال حاضر شریکی در اسرائیل در مورد هر گونه صحبت در مورد تشکیل کشور فلسطین نداریم.»
شاهزاده فیصل بن فرحان آل سعود، وزیر امور خارجه عربستان سعودی، این نگرانیها را تکرار کرد و گفت که تعهد اسرائیل به راهحل تشکیل دو کشور، به هر ماموریتی برای برقراری صلح در منطقه اعتبار بیشتری می بخشد. او ادامه داد : اگر همه ما موافقیم که دولت فلسطین و دادن حقوق فلسطینیان راه حلی است که همه ما به آن نیازمند هستیم پس همه ما باید تصمیم بگیریم که تمام منابع خود را برای تحقق آن سرمایه گذاری کنیم.
مشکل اینجاست که اسرائیلی ها موافق نیستند. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، در هفتمین سفر خود به منطقه از زمان آغاز جنگ، به اسرائیل خواهد رفت و یک بار دیگر با نتانیاهو سرکش روبرو خواهد شد. در ریاض، بلینکن اصل مشکل را تایید کرد: «من فکر میکنم واضح است که در غیاب یک افق سیاسی واقعی برای فلسطینیها، داشتن یک برنامه منسجم برای خود غزه، اگر نگوییم غیرممکن، بسیار سختتر خواهد بود.»
طرح نتانیاهو برای غزه شامل جنگ بیشتر است. روز سهشنبه، او به فشارهای داخلی و بینالمللی در برابر حمله گسترده اسرائیل به رفح، شهر جنوبی غزه که محل زندگی بیش از یک میلیون آواره فلسطینی است، هیچ اهمیتی نداد. نتانیاهو در دیدار با نمایندگان خانوادههای گروگانها و قربانیان گفت: «ما وارد رفح میشویم و گردانهای حماس را با یا بدون توافق در آنجا نابود میکنیم تا به پیروزی کامل برسیم.»
در ریاض، محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین که مقر آن در کرانه باختری است، گفت: اگر نتانیاهو به راه خود ادامه دهد، بزرگترین فاجعه در تاریخ مردم فلسطین رخ خواهد داد. ایالات متحده تنها کشوری است که می تواند اسرائیل را از ارتکاب این جنایت باز دارد. حتی در صورت حمله به رفح، مشخص نیست که نتانیاهو به اهداف استراتژیک اعلام شده خود دست یابد. کارشناسان معتقدند که ظرفیتهای نظامی حماس تنزل یافته، اما به سختی از بین رفته است. در همین حال غزه نابود و ویران شده است.
ژان پیر فیلیو، مورخ سیاسی در این باره می گوید: لشکرکشی اسرائیل به نوار غزه ، پتانسیل این منطقه به عنوان محلی برای زندگی را کاملا از میان برده است. این تلی از ویرانهها که نفرت فقط در آن رشد می کند ، زمینهی حاصلخیز برای احیای اسلامگرایی مسلحانه خواهد بود.